اماکن دیدنی و آثار تاریخی و باستانی اقلید
مسجد جامع اقلید
در دامنه شمالی تپه قلات مسجدی به نام مسجد جامع وجود دارد که تاریخ بنای آن مشخص نیست ولی بنابر کتیبه چوبی در مسجد بانی عبدالعزیز احمد و تاری ساخته شدن آن ماه ربیع الاول سال 849 هجری قمری است و منبر آن به محرم 1008 ساخته شده است.
متن کتیبه چوبی به درازای 115 و پهنای 72 سانتی کتر به صورت زیر می باشد.
« قد استخدث هذا العماره المبارکه المسجد الجامع اقلید العبد الحقیر اضعف عبادالله الملک الجلیل عبدالعزیزبن محمد بن عقیل اصلح الله اشانه و رحمن اباءه و غفر ذنوبه تحریر امتنصف فی ربیع الاول سنه تسع و اربعین و ثمانمائه»
در مسجد منبری با بلندی 253 سانتیمتر وجود دارد که بر آن حک شده است:
« و ذلک فی شهر محرم الحرام سنه ثمان و الف من الهجره النبوه علیه السلام»
و در گوشه ای منبر نوشته شده است:
« اللهم اغفرلنا ابیطاهر العقیلی الاقلیدی»
حوضچه دختر گبر
در دامنه یکی از کوههای اقلید که تل قلات خوانده می شود گودالی در سنگ کنده اند که مردم آن را « حوضچه دختر گبر» می نامند و بر دیواره آن کتیبه پهلوی در 21 سطر بر لوحه ای به درازای 2 متر و عرض 88 سانتیمتر منقوش است و به طوری که می گویند در این محل زرتشتیان قدیم محل مردگان خود را می گذاشته اند تا پرندگان گوشت آنها را خورده و سپس استخوان ها را از گودال خارج و دفن می کردند.
کوشک زر
پس از طی 10 فرسخ از آباده از طریق اقلید و اب باریک به کوشک زرد رسیدیم، در این ده که مردم بسیار فقیری دارد و ابادی کوچکی را تشکیل می دهد از سه تپه که نمونه های سفال های پیش از تاریخ بازدید شد و چون خرابه های یک ساختمان سنگی بزرگ در مجاور تپه ها بود اقدام به عملیات گمانه زنی گردید. ابتدا آقای و اننبرگ تصور می کرد که این منطقه همان شهر نسیا می باشد که اسکندر پس از آتش زدن تخت جمشید به آنجا امد و به استراحت پرداخت.
عملیات گمانه زنی ابتدا از سر درب عمات خرابه آغاز گردید و دو تخته سنگ بزرگ که در واقع شکل مثلث داشتند ولی ضلع سوم انها کمانی و دارای نقوش سبک یونانی بصورتی بسیار زیبا بود پیدا شد،این دو سنگ با اتصال به یکدیگر سر درب ورودی بنا را تشکیل می داده است. پس از عملیات خاکبرداری محل پایه های چهار برج در چهر گوشه بنا پدیدار گشت. دیوارها و سقف بنا از آجرهایی به ابعاد 25×25×5 ساخته و زینت اطراف درب ورودی را کاشی های معرق لوزی شکل ابی و زرد و بنفش قرار داده بودند گرچه این ساختمان اسلامی و اهالی نیز آن را کاروان سرای شاه عباسی می نامیدند و از آجرهای آن دیوارهای قلعه خود را ساخته بودند ولی بدون شک سنگ های ان مربوط به یک کاخ قدیمی بود.
از دشت روم خیمه زدی و غریو کوس
از دشت روم رفت به صحرای سیستان
تا قصر زرد تاختی و لرزه اوفتاد
در قصرهای قیصر و در خان های خان
قصر زرد یا کوشک زرد نام قریه ایست از بلوک سرحد چهاردانگه از بلوکات سردسیر فارس قصر زرد در شمال غربی آسپاس است
نکته ای از عشق تشریح گل است
این رسالت به دوش بلبل است
شمه ای از سر گذشت این دیار
بحر مشتاقان نمایم آشکار
گنبد زرد:
در نزدیکی کوشک زر خرابه هایی از عهد ساسانی باقی است که بنا به اعتقاد اهالی گنبد زرد از هفت گنبدان بهرام بوده و شیخ نظامی در اشعار خود از آن دم زده :
آنکه از آفتاب داشت خبر زرد بود از چه حمایل زر
دریاچه کافتر
در صفحه 1061 کتاب فارس نامه ناصری اثر فسایی آمده است:
در بلوک سرحد چهار دانگه افتاده ، آبش شیرین در ازای ان از چهار فرسخ بگذرد و پهنای آن از فرسخی بیشتر شود و قریه کافتر و کردشول و اب باریک و نظام آباد و خونگشت در کناره های این دریاچه باشند و در زمستان اب این دریاچه یخ ببندد که گاهی قافله از روی آن عبور کند و اب چشمه برگهدگی[ برگهده گی] به این دریاچه فرو ریزد و در سال 1299 حاجی نصر الله خان ایل قشقایی از جانب شرقی ین دریاچه نهری از کوه و ماهور برید و اب دریاچه را از نهر به بلوک قنقری رسانید که اراضی اطراف دریاچه را زراعت نماید.
گور بهرام:
در کتاب تاریخ و جغرافیایی شهرستان اباده تألیف سید عبدالرحیم شریف در صفحه 168 در معرفی اسپاس آمده است.
در دره ای که سابقاً شکارگاه پادشاهان و عمرای ایران زمین بوده و به نام دره بهادران معروف گردیده است چشمه های بزرگ و عمیقی موجود است و منجمله دارای چشمه پهناوری است که آبهای آن قسمتی از اراضی اطراف خود را به صورت باتلاقی در اورده.
در تواریخ مذکور است که بهرام گور در سال 439 در اسنای شکار گور خر در این باتلاق فو رفته و ناپدید شده و ازاین باتلاق به نام گور بهرام خوانده شده است.
وهمین طور سر جان مالکم در کتاب تاریخ ایران [ ترجمه میرزان حیرت] اینگونه می نویسد( صفحه 54):
بهرام را به صید گور شعفی تمام بود روزی در اسنای شکار با اسب به چاهی فرو رفته و پس از آن اثری از او پدیدار نگشت.
و این قضیه در دره ایکه فیمابین شیراز و اصفهان است واقع شده و این دره را نام تا امروزه دره بهادران است. به جهت اینکه غالباً شکارگاه پادشاهان و امرای ایران بوده است و این دره را چمنهای وسیع و مراتع و چراگاههی نیکو و صیدهای بسیار است و پر است از چشمه های بزرگ وعمیق که گویند منابع آنها با هم مرتبط است و در این صورت عجیب نیست که جسد بهرام با وجود تفحص و تجسس که مادرش نمود یافت نشد و در همین جا بود که قضیه بهرام وگاو بر دوش برداشتن گل اندام و مثل« کار نیکو کردن از پر کردن است» واقع شد.
امامزاده عبدالرحمن
عبدالرحمن بن عبادالعظیم بن امام حسن مجتبی (ع) « بقعه متبرکه ای در اقلید که بنا به شرحی که بر ضریع چوبی روی مرقد نوشته شده بود در سال 994 مرمت شده است».