سرحد چهارد انگه

 

سرحد چهاردانگه

سرحد چهار دانگه {چهار ناحیه} در جنوب اقلید واقع است وچون متشکل از دشت های اوجان وخسرو شیرین وخنجشت ودشت کوشک زرد بوده ، آن را چهار دانگه می گفتند.

سرحد چهار دانگه دشت وسیعی است که رشته کوههایی از شرق به غرب آن را محدود وکوههای شمالی جنوبی آن را به دوقسمت تقسیم نموده است وآبادی های سرحد چهار دانگه در این دو قسمت قرار دارند.

در صفحه 811 دائره المعارف مصائب آمده است:

چهار دانگه( cahar-dange) :یا سرحد چهار دانگه یا چهار ناحیه ، بلوکی در شمال فارس،در سردسیر فارس ومشتمل بر چهار ناحیه ودارای 31 ناحیه می باشد .بلوک چار دانگه از شرق به بلوک قنقدی ، از شمال به بلوک آباده اقلید ، از غرب به بلوک شش دانگه وبلوک دز کرد واز جنوب به بلوک مائین وبلوک کام فیروز محدود ومرکزش آبادی آسپاس بوده است.

در صفحات بعدی به توصیف این منطقه وبخش هایی از آن از کتاب های مختلف می پردازیم.

در صفحات 1358-1356 فارسنامه ناصری در معرفی این منطقه آمده است:

بلوک سرحد چهار دانگه یا چهار ناحیه از بلوکات سردسیر فارس است .زمین این بلوک تا چند شب وروز بعد از عید نوروز در زیر برف بماند ودر چند شب از اواخر تابستان آب های کم وایستاده ، یخ ببندد وجانب شمال شیراز است.

درازای این بلوک از قریه در دانه تا قراول خانه 24 فرسخ وپهنای آن از باز بچه تا سرده6 فرسخ.

محصولش گندم و جوو نخود وعدس وآبش ازچشمه ورودخانه است .شکارش آهو وبز وپازن وقوچ ومیش کوهی وکبک وتیهو وبلدرچین ودر تابستان هو بره وچاخرق است واین بلوک را چهار ناحیه است :

ناحیه دشت اوجان وناحیه دشت خسرو شیرین وناحیه دشت خون گشت وناحیه دشت کوشک وناحیه دشت کوشک زرد وهمه را سرحد چهار دانگه گویند:

 

حکومت این بلوک از قدیم تا کنون در سلسله خوانین قشقائی بوده است وقصبه این بلوک قریه آسپاس است به مسافت 24 فرسخ از شیراز دورافتاده است واین بلوک را 31 ده آباد باشد:

آب باریک      2 فرسخ بیشتر در مشرق آسپاس است

آزادگان:        3فرسخ ونیم شمالی آسپاس است

آسپاس:         همان قصبه این بلوک است

احمد آباد:      6فرسخ میانه جنوب ومشرق آسپاس است

اوجان:         4فرسخ میانه جنوب ومشرق آسپاس است

قراول خانه :   15 فرسخ میانه شمال ومغرب آسپاس است

قشلاق:         14 فرسخ میانه شمال ومغرب آسپاس است

کافتر:           6 فرسخ مشرق آسپاس است

کردشول:       4فرسخ ونیم در مشرق آسپاس است

کوشک زرد:    5فرسخ میانه مغرب وشمال آسپاس

باده کی:       6فرسخ در شمال شیراز است

باز بچه:       5فرسخ ونیم شمالی اسپاس است

پهلوانی:       1فرسخ جنوب آسپاس است

حاجی آباد:   2فرسخ جنوب ومغرب آسپاس است

حسن آباد:     2 فرسخ بیشتر جنوبی آسپاس است

خسرو شیرین:  7 فرسخ میانه شمال ومغرب آسپاس است

خونگشت:      4 فرسخ شزقی آسپاس است

در دانه:          7فرسخ میانه جنوب ومشرق آسپاس است

ده گردو:    12 فرسخ شمالی آسپاس است

رضا آباد:    5فرسخ ونیم در مشرق وجنوب آسپاس است

سه ده:     3 فرسخ ونیم در مغرب آسپاس است

شادکام:     7 فرسخ در شمال آسپاس است

شگفت آباد:  3فرسخ ونیم میانه جنوب وشرق آسپاس است.

شهر میان: 5 فرسخ و نیم میانه شمال و مشرق آسپاس است.

علی آباد: 3 فرسخ در شمال آسپاس است

کولار: 11 فرسخ در شمال آسپاس است

لاله گون: 5 فرسخ مینه جنوب و مشرق آسپاس است

مهجان: 2 فرسخ در جانب جنوب آسپاس است

مهدی آباد: 6 فرسخ شمالی آسپاس است

نظام آباد: 3 فرسخ میانه شمال و مشرق آسپاس است.

 

 

دشت آورد و دشت رون

در نزهه القلوب آمده است

« مرغزار آورد اکنون بکوشک زرد معروف است. علفزاری خوب و طویل و عریض است و چشمه های بسیار دارد و هوایش سرد است و چشمه های بسیار دارد و هوایش سرد است و دیه های بزرگ آن حوالی دیه بچه و طمیرجان و غیره است. طول این علفزار ده فرسنگ است در عرض پنج فرسنگ رغزار دشت رون علفزاری نیکوست و اب روان و چشمه های فراوان دارد و هوایش سرد است.

و ابن بطوطه در سفرنامه خود اینگونه می نویسد:

« از یزد خاص از راه دشت روم بمائین رفتیم»

دشت روم مسکن ترک هاست

 

 

آسپاس

در صفحه 505 کتاب « اقلیم پارس» آمده است:

آس پاس:

اولین نقطه ای که بازدید شد آس پاس تقریبً در 22 فرسخی مغرب ده بید قرار داشت،در بین راه ده بید به آس پاس نزدیک حسن آباد تپه ای بود که تکه سفالهایی از ظروف ماقبل تاریخ در اطراف آن دیده می شد ولی به علت کوچکی تپه ونبودن کارگر مورد گمانه زنی قرار نگرفت در آس پاس باطلاق معروف به گور بهرام وتپه سید عبد اللهی مورد بازدید واقع شد این تپه که در 3 کیلومتری آس پاس قرار دارد خاک برداری شده وزارعین خاک آن را برای زراعت برده اند وتکه سفالهای زیادی دیده می شد در 6 کیلومتری جنوب آس پاس نیز چند تپه در محوطه وسیعی جلب توجه میکرد

که حاکی ازوجود شهری در ابتدای اسلام بود وتکه سفالها ی اطراف آن مؤید این موضوع بود در جوار آس پاس دهی به نام بابائی واقع شده که دارای تلی به قطر 50 متر وارتفاع 20 متر بود وقطعات سفال مشکوف در آن مربوط به اواخر عهد ساسانی واوایل دوره اسلامی است)

*ژان بابتیست تاورنیهjohn  Baptista  tavonier)) درقسمتی از سفرنامه خود اینگونه می نویسد:

(روز سوم مارس از پنج ساعت بعد از نصف شب سوار اسب شده تا ظهر راه پیمودیم .اول از همان جلگه در طول دریاچه ای که راه خیلی سخت واز میان برف بود وهمه جا گودال هایی عمیق وپر از برف داشت که از نظر ها پنهان بود . پس از آن که از سلسله جبال ممتدی عبور کردیم بقریه بزرگی موسوم به آسپاس سرازیر شدیم . در ابخاروی قله کوه آپار قلعه خرابه ای دیده می شود .سکنه آن از نژاد گرجی هستند ، اما مسلمان شده اند .

در آنجا ماهی زیادی به دست آوردیم،زیرا نهر های متعدد از آنجا عبور می کند .

روز چهارم ،هنگام روز حرکت واز وسط جلگه گذشتیم که شاه عباس ان را به گرجی ها واگذار کرده بود تا زراعت نمایند)1

سیاح معروف، ژان شاردن (joan chardin )در شرح مسافرت خود از اصفهان به شیراز می نویسد :

( پس از طی دو فرسنگ از شعبه راه معروف به راه مادر ودختر عبور نمودیم . چهار فرسخ در راه جنوب ، کوه مرتفعی است که در دامنه آن قصبه آسپاس روی تپه بنا شده است . این قصبه سیصد خانه دارد وجمعیت آن هم بالنسبه زیاد است . اطراف آن مرغزار وانهار متعدد واشجار زیاد دارد .

غالب سکنه آسپاس در قدیم عیسوی مذهب واز اهالی قفقاز وگر جستان وسایر ولایات شمالی بوده اند که شاه طهماسب وشاه عباس آنها را به خاک فارس کوچانیده اند .

روز دهم از آسپاس حرکت کردیم وبا وجود همواری سطح زمین بیش از چهار فرسخ راه نپیموده به قریه اوجان رسیدیم )2

در مورد انگیزه نام گذاری این منطقه می توان با واژه پهلوی "هوسپاس" به معنی "خوب سپاس" اشاره کرد وهمین طور "آسپاسیا" نام معشوقه یونانی کورش کوچک بوده است که به دست اردشیر دوم افتاد.

در صفحه 2051 جلد هفتم ، لغتنامه دهخدا آمده است:

(آسپازیا- معشوقه یونانی کورش کوچک که جزو غنائم به دست اردشیر دوم افتاد ودر قصر سلطنتی بسر می برد . روزی که اردشیر پسر خود ، داریوش را جانشین وولیعهد خویش قرار دارد بنا به عادت قدیم که در این روز ، ولیعهد هر چیزی که از شاه بخواهد باید مجری قرار داد ، داریوش از پدر خواست که آسپازیا را به اوببخشد .

شاهنشاه خواهش او را اجابت کرد اما باطناً خوشدل نبود . پس از چندی آسپازیار را به همدان فرستاد تا آنجا راهبه معبد ناهید گشته  پارسا برد)

 

 

دزکرد

در صفحه 1318 "فارسنامه ناصری" ، فسایی در مورد دزکرد می نویسد:

"بلوک دزکرد :

بلوک کوچکی است از سرد سیرات فارس میانه شمال ومغرب شیراز ، در ازای آن از قریه بوکرتا قریه چرکس2 فرسخ، پهنای آن از قریه کوفته تا قریه رییسان مسافت کمی است ومحدود است از جانب مشرق وشمال به سرحد چهار دانگه واز سمت مغرب به نواحی کوه گیلویه وبلوک ممسنی واز طرف جنوب به نواحی ممسنی .در تابستان هوایی سرد دارد واز اواخر تابستان واوایل پاییز در بیشتر شبها آبهای کم ویستاده یخ ببندد ودر سه ماه از سال زمینش از برف پوشیده استوآب این بلوک ار رودخانه است.کشت این بلوک گندم وجو وعدس ونخود است . توابع آن عبارتند از :

بوکر : فرسخی جنوب چرکس است.

چرکس : همان قصبه دز کرد است.

ده حاجی بهروز : فرسخی جنوب دز کرد است.

رئیسان : فرسخی میان مغرب و جنوب چرکس است.

شرقی : فرسخی کمتر جنوب دزکرد است.

کوفته : نیم فرسخ جنوب چرکساست.

وعبد الرحیم شریف در "تاریخ وجغرافیای شهر آباده"در مورد دزکرد می نویسد:

"چرکس نام یالی از بلاد شمال آذر بایجان وگویااهالی اش قریه را از ایل چرکس که هنوز از توابع ملک روم است آورده اند ودر این ده توطن داده اند . اهالی لین جا هنوز با چشم سیاه وموی زرد وسفیدی بدن باقی هستند ".

اسامی روستاها ، دهات واماکن مسکونی سر حد چهار دانگه بنا بر نوشته های آقای سید عبد الرحیم شریف در کتاب "تاریخ وجغرافیای شهرستان آباده " به شرح زیر است:

 

احمد آباد:

قریه امام زاده اسماعیل- باغ نو- تخت چمن- حسن آباد- دردانه _ دین محمدی_ رضا آباد_ رضا بیگی_ سیر بانو_ افسر آباد_ فتح آباد.

 

آسپاس:

امیر زین العابدین بابائی بکان- پهلوانی _ تله سبز _ چشمه بالنگان _ حاجی آباد _ خیر آباد _ دهنو _ رحمت آدای _ شاد کام _ شولان _ قریه عزیز محمودی _ قدیم آباد _ کرد شول _ گور بهرام _ مهجان .

 

حسن آباد:
اردلی اسپهری شهر آشوب _ انگلبان _ جعفر آباد _ حسن آباد _ ده خیر _ راسته _ شهر بالا_ کاظم آباد _ کناس_لاله گون _ میان رود _ امین آباد.

 

خنگشت :

آزادگان حیاتی _ الله آباد _ امیر آباد- بزن چشمه رعنا _ حسین آباد _ قلعه خسرو _ علی آباد _ کافتر نظام آباد _ کوه سفید .

 

 

 

دزکرد:

بابا شیخ احمد تنگ براق جدول نو جمال بگ خارستان خسرو شیرین چرکس رودخانه سفید سده (سه ده ) شاه نشین قطار  آقاج قلعه بادکی قلعه بوگر قلعه حاج بهروز رئیسان قلعه حاج علی اصغر قلعه مختار خان لاله زار محمد آباد ماهور پهن.

 

شهر میان :

آب باریک آب اشک باده کی باز بچه بلاغی چشمه علی حسین آباد گودال بهاره شهر میان کوشک زر گل بیگ مهدی آباد شوید زار گل زرد میان رود نیخارجان .

در بسیاری از کتب تاریخی از آسپاس وچمن آسپاس نامبردشده است .

" در سنه یکهزار ودویست وهفت، وقتی که موکب شاهنشاه ایران آقا محمد خان طاب الله تراه در چمن آسپاس توقف داشت نواب والا فتحعلی خان نایب السلطنه ملقب به جهان بانی را به فتح کرمان مأمور فرمود "1

" مؤلف گیتی گشتا شرح تخریب برج وباروی شیراز را که بامر آقا محمد خان قاجار صورت گرفته ، چنین نگاشته است :

فوراً حکم به انهدام قلعه شیراز که از جمله قلاع محصنه روی زمین بود بهره جان محمد خان که از امرای قاجار بود صورت جریان پذیرفت .در عرض سه ماه که چمن قصر زرد وآسپاس محل توقف بود ، شیرازه اجزای شیراز را از هم پاشانید ند".2

"آقا محمد خان در چمن آسپاس :

آقا محمد خان بعد از چند ماه توقف در تهران به دلیل اطلاع از نارضایی مردم شیراز وبه منظور جلوگیری از هر توطئه ای تصمیم گرفت تا به اقداماتی احتیاج آمیز دست بزند . بدین نیت اودر هفتم شعبان سال 1207 عازم چمن فارس شد".